imc ارتباطات یکپارچه بازاریابی

ارتباطات یکپارچه بازاریابی

ارتباطات یکپارچه بازاریابی  (Integrated Marketing Communication) IMC
رشد و تحول ارتباطات یکپارچه بازاریابی
در دهه‌های گذشته، بازاریابان در طراحی برنامه های تبلیغاتی خود با مسائل و مشکلات بسیاری روبه‌رو بودند. آنها مجبور بودند که برای هر یک از عناصر و اجزای آمیخته ارتباطات بازاریابی به صورتی جداگانه، هدف گذاری کنند، فرایند تعیین بودجه را انجام دهند و پیام‌ها و مخاطبان هدف را شناسایی کنند. این مسأله سبب شده بود که کارایی و اثر بخشی در فعالیت های تبلیغاتی به حداقل رسیده، در کل شرکت‌ها در ارائه تصویری باثبات از خود در بازارها، با مشکل روبه رو شوند.
رشد ارتباطات یکپارچه بازاریابی به عنوان یکی از مهم‌ترین زمینه‌های توسعه بازاریابی در دهه 19۹۰ محسوب می‌شود. با استفاده از این روش از راه هماهنگ کردن و انسجام بخشیدن به فعالیت‌های تبلیغاتی و ارتباطات بازاریابی از دوباره کاری و هزینه‌های مرتبط با آن دوری خواهد شد.
واژه هایی، همانند: تبلیغات جدید، ارکستراسیون (هماهنگی در تبلیغ، ارتباط های یکپارچه) نیز به منظور توصیف و تشریح مفهوم ارتباطات یکپارچه بازاریابی مورد استفاده قرار گرفتند.

ارتباطات یکپارچه بازاریابی یک مفهوم برنامه ریزی
ارتباطات بازاریابی است که در قالب یک برنامه جامع ارتباطی، نقش‌های استراتژیک انواع ابزارهای ارتباطی، همانند: تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و ترفيع فروش و... را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و این ابزارها را به منظور روشن و شفاف کردن، تداوم و حداکثر کردن اثر ارتباطات بازاریابی در راستای استراتژی‌های بازاریابی، با هم ترکیب می‌کند .
(تعریف اتحادیه آژانس‌های تبلیغاتی آمریکا)
تعریف اتحادیه آژانس‌های تبلیغاتی آمریکا، بر فرایند استفاده از همه گونه‌های ارتباطی و تبلیغاتی، به منظور حداکثر کردن اثر ارتباطات تأکید می‌کند، در حالی که دانشمندانی مانند دان شولتز بر این باورند که IMC نقش و اهمیت فراتری نسب موارد یاد شده و در بر گیرنده همه ارتباطات و تماس‌های یک شرکت، از قبیل تجاری، تصویر شرکت و... با مشتریان است.
بسیاری از شرکت‌ها از مفهوم گسترده IMC به منظور هماهنگ کردن و مدیریت برنامه‌های ارتباطی خود بهره می‌گیرند تا اطمینان حاصل کنند که به مشتریان تصویر با ثبات و مؤثری را از شرکت و برندهای تجاری آن ارائه می‌دهند. مفهوم IMC به شرکتها کمک می‌کند که روش های مناسب و مؤثر ارتباط و تماس با مشتریان همچنین سایر ذی‌نفعان، همانند: کارکنان، عرضه کنندگان مواد اولیه، سرمایه گذاران و سایر موسسه‌های مرتبط را، مورد شناسایی و استفاده قرار دهند.
دلیل عمده برای رشد اهمیت دیدگاه IMC تغییرات و دگرگونی مداومی است که در روش‌های بازاریابی و نقش‌های سنتی آژانس‌های تبلیغاتی، در حال رخ دادن است.
 برخی از ویژگی های این تحول بازاریابی عبارتند از:
1- تغییر در استفاده از تبلیغات مبتنی بر رسانه های با پوشش فراگیر (مانند رادیو و تلویزیون، روزنامه ها و..) به سایر روش های تبلیغات مانند ترفيع فروش، بازاریابی مستقیم و بازاریابی تک به تک.
2-
ریزشدن و کوچک شدن رسانه، که نتیجه آن تأکید کمتر بر رسانه های با پوشش گسترده از قبیل تلویزیون و توجه بیشتر بر رسانه های با پوشش محدودتر مانند پست مستقیم و اسپانسرها است.
3-
تغییر در معادله قدرت بازارها از تولید کنندگان و عمده فروشان به خرده فروشان.
4-
رشد و توسعه سریع بازاریابی مبتنی بر داده ها.
5-
تغییر در چگونگی پرداخت هزینه‌های تبلیغاتی به رسانه‌ها

 

TOP طراحی و اجرا توسط شرکت هگز انجام گردیده و کلیه حقوق آن محفوظ می باشد.